تاریخ : پنج شنبه 13 تير 1392 | ![]() |
«زندهیاد تجویدی با استاد فخرالدینی تماس گرفت و هماهنگ کرد که من به تمرین ارکستر بروم. وقتی برای اولینبار مقابل ایشان خواندم و رهبر ارکستر ملی از من رضایت داشت، بسیار خوشحال شدم.»
قربانی نیز این بیت حافظ را که میگوید «دلبر رفت و دلشدگان را خبر نکرد/ یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد» اجرا کرد و با تشویق فخرالدینی و دیگر حضار روبهرو شد.
مجید درخشانی هم از دیگر چهرههایی بود که همچون همصنفان دیگرش با ذکر خاطرهای از مقام فخرالدینی تقدیر کرد: «یک روز تلویزیون قسمتهایی از برنامه گلها را به رهبری استاد فخرالدینی نشان داد و این تصویر همیشه در ذهن من باقی ماند.» پس از آن نوبت به شوالیه آواز ایران رسید. شهرام ناظری همچون علیزاده با گله از اینکه 30سال است برگزاری مراسمی که در آن اهالی موسیقی دور هم جمع شوند، غریب شده است، گفت: «در برنامههای قبلی که شکل اینچنینی داشته همیشه مشکلاتی وجود داشته و ما در هر جمعی بودیم زهرهایی پاشیده شده که واقعا برای ما آزاردهنده بود اما امیدوارم اینبار به میمنت این استاد گرامی، قدمهایی برداشته شود که هنرمندان سختیکشیده موسیقی ایران بتوانند بهرهای از وجود هم ببرند و در جمعهایی باشند که دلشان میخواهد، نه جمعهایی که برای ما همیشه غریبه بوده است.»
او با ابراز تاسف از اینکه تاکنون همکاری مشترکی با فخرالدینی برایش پیش نیامده است، دو بیت از مثنوی مولانا را که در بزرگداشت داریوش صفوت اجرا کرده بود، خواند و برای لحظاتی فضای موزه موسیقی را با شعر «شاد باش ای عشق خوش سودای ما / ای طبیب جمله علتهای ما» به سکوت وا داشت.
البته در میان هنرمندان موسیقی، چهرههایی از حوزههای دیگر نیز میهمان این شب بودند. محمود دولتآبادی، نویسندهای که در طول مراسم در کنار فخرالدینی نشسته بود، با اظهار خرسندی از شرکت در این جمع گفت: «من در طول زندگی خود همیشه جستوجو میکنم تا سپاسگزار کسانی باشم که حتی در کوچکترین شکل ممکن از آنها آموختهام و سعی میکنم در ضمیر خودم از آنها سپاسگزاری کنم. امشب هم که این فرصت پیش آمده از شما سپاسگزاری میکنم که از استاد فخرالدینی سپاسگزاری میکنید.» کیوان ساکت، نوازنده تار و سهتار که با اجرای تار و دکلمهای از شعر فریدون مشیری مراسم را پیش برد، پیش از شروع اجرای خود گفت: «اگر ما در دنیا به پارسیزبانی متمایز هستیم، این تمایز مدیون ادبیات و موسیقی ماست که فرهاد فخرالدینی هم جزیی از آن است.»
اما پایانبخش برنامهها رونمایی از کتاب «شرح بينهايت» بود. فخرالدینی که از سخنان دوستانش اظهار خوشحالی کرد و سعی کرد با گفتن این جمله که «من هم عاشقانه شما را دوست دارم» پاسخگوی محبت آنها باشد، از زمانهای گفت که آزرم فخرالدینی، همسرش زنده بود: «من با همسری زندگی کردم که همواره حضور تاثیرگذاری در زندگی من داشت. من او را بهمعنای واقعی کلمه دوست داشتم اما متاسفم که آزرم در سایه من پنهان شد. تمام تلاش او این بود که من در آرامش فعالیت کنم.» او که 11سال رهبری ارکستر ملی ایران را برعهده داشت، افزود: «قرار بود او سرگذشت من را بنویسد اما در نهایت قسمت این شد که من سرگذشت او را بنویسم.»
تصویر نهایی این مراسم هم صدای شاتر عکاسانی بود که فخرالدینی و همه دوستان او را که برای رونمایی کتاب در کنار هم ایستاده بودند، در قاب دوربین خود جای میدادند و مجری مراسم از آنها میخواست ترتیب قد را رعایت کنند تا همه چهرهها در عکس، ثبت شوند.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: شهرام ناظری، ،